عملگرایی راه نجات شرکت ها

 

عملگرایی راه نجات شرکت ها

عملگرایی راه نجات شرکت ها


عملگرایی

عملگرایی زمانی به وجود می آید که سازمان ها با هم رقیب بوده و در رقابت، سازمانی پیروز می شود كه استراتژی مناسبی اتخاذ نموده و در طول رقابت با توجه به تغییر شرایط محیط و رقیب و قواعد، مناسب بودن راهبرد ها و برنامه های خود را برای ادامه رقابت بررسی كند.

عملگرایی راه نجات شرکت ها

ارزیابی در حوزه مدیریت عملكرد كه در طول مدت زمان كوتـاه می توان از آن بهره برد امروزه به روشی برای مدیریت استراتژی تبدیل شده و هرچه وابستگی سازمانها به سرمایه های نامشهود رو به افزایش می گذارد، روش ارزیابی به ابزاری برای كنترل راهبرد ها و عملكرد ها در سازمان ها تبدیل می گردد.


بررسی ها در ایران نشان می دهد كه حدود 80% از سازمان ها در ایران صرفاً به مرحله تدوین و اتخاذ استراتژی ها در قالب جزوات زیبا و مقالات بسنده نمود و كمتر از حدود 20% دیگر فرصت و جرات اجرای راهبرد ها و برنامه های تدوین شده را می یابند.
– سازمانهای گروه اول پس از تدوین برنامه های خویش با شكست مواجه می شوند كه عمده دلایل ناكافی این سازمانها با توجه به محدودیت و موانع به شرح زیر است:

  • عدم انتقال استراتژی عملگرایی
  • عدم همسویی كاركنان با استراتژی عملگرایی
  • عدم تعهد و همراهی مدیران ارشد با استراتژی عملگرایی
  • عدم تخصیص منابع لازم با استراتژی عملگرایی

سیستمهای سنتی ارزیابی و مدیریت عملگرایی عمدتاً متكی بر سنجش های مالی بوده و شاید در عصر اقتصاد صنعتی كارآمدی باشند اما در عصر اقتصاد دانش محـور و فن آوری اطلاعات كنونی ارزش آفرینی سازمانها در حوزه های مختلف عملكرد تنها متكی بر دارایی های مشهود آنها نیست.

عملگرایی راه نجات شرکت ها


روشهای سنتی ارزیابی عملكرد عمدتاً دارای نارسائی های می باشد که به چندی از آنها اشاره می کنیم:

  • مبتنی بر معیارهای مالی سنجش عملكرد بوده و تك بعدی می باشند.
  • ارزیابی ها اتكای زیادی به اطلاعات مالی داشته و متغیرهای مهمی چون دانش كیفیت، رضایت مشتری، نو اوری و خلاقیت، منابع انسانی  و غیره را در نظر نمی گیرند.
  • ارزیابی ها در این سبك مبتنی بر اطلاعات گذشته و تاریخی می باشند.

ارزیابی عملگرایی در مدیریت عملكرد با استراتژی های سازمان با شاخص های عملكرد قابل اندازه گیری می باشد  و شكاف بین ماموریت و راهبردها ی سازمان را با سطح عملیات و وظایف كاركنان پرمی نماید. بدینگونه فرآیند های سازمان در جهت استراتژی ها همسو شده و منابع به صورت بهینه به برنامه ها تخصیص می یابد و همه اینها به معنای بهبود اثر بخشی سبك مدیریت سازمان است که چهار مفهوم را متجلی می نماید.

  • توازن بین ارزشهای مورد نظر ذینفعان با عوامل ایجاد و انتقال این ارزشها
  • توازن بین معیارهای مالی و غیر مالی در ارزیابی عملكرد
  • توازن در نگرش كوتاه مدت و بلند مدت سازمان
  • توازن بین عوامل درون سازمانی و برون سازمانی

با توجه به این نكته ضروری است كه تعداد نگاه ها با توجه به نوع كسب و كار هر سازمانی در تحقق اهداف استراتژیك می تواند متفاوت باشد و البته بهبود كلیه موارد نیز می بایستی مد نظر قرار گیرد.

همچنین وجود روابط علت و معلولی بین نگرش در تحقق اهداف استراتژیك سازمان امری بدیهی است بدینگونه كه فرا گرفتن و رشد محرك خلاقیت و نواوری و بهبود در بین كاركنان سازمان به وجود می آید و موجب ارتقاء سطح كیفیت محصولات و خدمات با ارزش نزد مشتری خواهند شد و در نهایت استمرار این امر رضایت مندی در مشتریان برای سازمان رقم می خورد به عبارت دیگر تحریك توانمند سازی در سازمان از نتایج مورد انتظار می باشد.

برای طرح یك برنامه ریزی استراتژیك می توان سه گام اساسی را در نظر گرفت و براساس آن طرح استراتژیك را برنامه ریزی و اجرا نمود:

عملگرایی راه نجات شرکت ها


  • موضوع خود را بعنوان یك سازمان مشخص نمائیم كه در حال حاضر كجا هستیم.در گام اول وقت كمی صرف برنامه ریزی شده و بعبارتی در این گام برنامه ریزی نقش عمده نداشته و فقط جایگاه وضعیت كنونی سازمان مشخص می شود كه در ابتدای كار در كجا قرارداریم
  • در آیند در نظر داریم چه موضوعی داشته و به كجا باید برویم. در گام دوم : برنامه ریزی نقش مهمی دارد اما كیفیت تصمیمات برای كامیابی برنامه ریزی استراتژیك تاثیر بسزایی دارد.
  • برای رسید ن به اهداف یك رویكرد بنا كنیم و آنرا به مرحله اجراء در بیاوریم.
    در گام سوم : در خلال این گام گروه استراتژی ها را برای تحقق چشم انداز تدوین می نماید و در طول اجرای این مرحله گروه طراحی تاكتیكی را آغاز نموده كه به تحقق طراحی استراتژیك كمك خواهد نمود.

Comments

Popular posts from this blog

عوامل موثرتبین سند چشم انداز به لحاظ نظری

مبانی اصول مدیریت منابع انسانی که هر کسب و کاری باید بداند؟

رویکرد نوین مدیریت استراتژی منابع انسانی